بلاتکلیفی

گاهی خیال میکنم رویِ دستان خدا مانده ام 

چون خودش هم نمیداند دارد با من چه میکند

تو عمیقی

تو آموزش غواصی حرفه ای مهمترین مطلب اینه که 

طرف بفهمه وقتي تو عمق هاي زياد عروس دريايي رو ديد

نبايد وايسه نگاش كنه و بايد بياد بالا

همين مطلب ساده بيشترين علت مرگ غواص هاست

ميگن تو عمق هاي خيلي خيلي زياد يه هو اون مياد سراغت

عروس دريایي

ميگن اينقدر دور و برت مي رقصه كه يادت ميره كجايي

ميگن زيبايي اونطوريه كه انگار تو دوربينا نشون داده نميشه

ميگن هر چقدر هم كه برات گفته باشن انگار نه انگار

بازم برات

  زيباست و اينقدر محو زيباييش ميشي كه يادت ميره كپسول داري

اگه غواصه ديگه خيلي عقلش كار كنه و يه طوري دل بكنه

اينقدر عمق زياده كه طرف تا بياد بالا اكسيژن تموم ميشه

تو عميقي دختر

می ارزه مُردن

از دریاچه ی ارومیه تا خلیج عربی بخاطر تو

وقتی برای خودم می نویسم خشک میشم مثله دریاچه ی ارومیه وقتی با تعریف دیگران مینویسم میشم مثله زاینده رود که با سطل خیسش می کنن وقتی برای تو می نویسم
.میشم خلیج فارس اونقدر زیبا که دیگران نوشته هاموبه اسم خودشون ثبت می کنن میشم مثل خلیج عربی

آوار

دنیایِ این روزای من درگیره تنهایی شده 

تنها مدار میکنیم ، دنیا عجب جایی شده 

به این خونه چقدر اصرار کردی

تمام دورمو دیوار کردی 

دلم خوش بود سقفی رو سرم هست 

همون سقفم رو سرم آوار کردی 

خدیا ...خدایا حق من خونه خرابی 

اونم تو بدترین جای زمان نیست 

یه دنیا امتحان پس داده بودم 

خدایا.... خدایا موقع این امتحان نیست 

بهت دارو ندارم رو سپردم

تو میتونی ازم عرشم بگیری

فقط یک فرش مونده زیر پاهام 

یعنی میخوای این فرشم بگیری؟

تمام عمر افتادم تو این راه 

تمام عمر خالی بوده دستام 

یه بارم که رو پاهام ایستادم 

تو لرزوندی جهانو زیرپاهام 

دارم میمیرم از این بغضِ هر روز

خدایا گریه های ما یه دریاس

نمیدونم چرا هر چی عذابه 

همیشه حق ما خونه خراباس

همه دارو ندارمو گرفتی 

شاید میراثه من خالی شدن بود

همینا که برای تو حقیره 

تو این برزخ همه دنیای من بود 

همین خونه همه دنیای من بود

عشق چهار حرفی

بهم گفت عشق چهار حرفه

خندیدم بهش 

وقتی میخواست بره گفت :

ر ف ی ق عشقه

رفیق پایه داشته باشی تو دنیا غم نداری

نگاه

بعضی وقتا آدما یهویی بزرگ میشن 

چطوریش خیلی مهمه 

یکی با یه تو گوشی خوردن

یکی با یه حرف 

ولی من

با یه نگاه زود بزرگ شدم 

وقتی بابام نگام کرد فهمیدم که دیگه وقتشه 

من بزرگ شدم اما بابام تموم شد

هیس

هــــــــــــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس

ایــــــــــــــــنـــــــــــــــــــــــــــــجــــــــــــــــــــــا

پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــراز

حرفهای

نــــــــــــگـــــــــــــــــفــــــــــــــــته س

نقاب

از خودتون، زندگیتون یا روابطتون راضی نیستید؟ این چیزی که میبینین من نیستم، من خیلی خوشتیپ

تر،داناتر،روشنفکرتر،قوی تر،انسان تر از این هستم. این چیزی که شما میبینین نقابِ منه، به اقتضای شرایط لابد نفهمیده  بین شما و تصویر شما هیچ فاصله ای نیست. آدم فقط در قبال اطرافیانش و نمای بیرونیش تعریف میشه، و با انکار این اصل اولیه فقط موجودیت خودتونو زیر سوال میبرین، خودتونو خر میکنین تا باورتون نشه که شما دقیقا، دقیقا همین چیزی هستین که به نظر میرسه.

فرزندانم، شهامت داشته باشین. لااقل اونقدر شجاع باشید که نترسید از آشغال بودن درونتون. هر چقدر هم که کثافت باشید، سرتونو بالا بگیرین و باور کنین که دنیا گاهی به کثافات من و شما هم نیاز داره.

قضاوتتان در حلقمان

شما حق قضاوت کردن دارید
در مورد من یا هر آشغال کله عوضی دیگری که دوست دارید
من هم حق دارم که شما و قضاوتهایتان را به تخمم بگیرم
یا اینکه بجنگم در مقابل قضاوتها
فقط یک سوال
چرا جدیدا انتخاب گزینه اول اینقدر سخت شده؟

روزهای مادرانه

این روزها هوای بعضی زنها را داشته باشید:
زنهایی که مادر نیستند
آنهایی که نمیتوانند مادر باشند
آنهایی که هرگز مادر نخواهند شد
آنهایی که قبلا مادر بودند ولی فرزندشان را از دست داده اند....
بیشتر از همه
آنهایی که مادر هستند ولی لیاقت مادر بودن را ندارند.

ادعا

بعضیا هیچی نیستن به جز چهار حرف

ا د ع  ا

چرت

گفتنِ هزیون از اون

انتظار

گاهی نباید منتظر بمانی آدمها خودشان میایند

یهویی رفتن

بعضی وقتا اصن لازم نیست بری باید یهو بری خیلی از آدما با یهویی رفتنات تازه به خودشون میان

وصیت

برای مرگ من گریه نکن

شاد باش که پوچی ام به پایان رسیده است

برای کاهش عذابم دعا کن

دل پاک

دل یکدست را

ندارم

اما لب هایم

به سادگی و تبهر می توانند دروغ بگویند

بشنو

و در میان همه ی آن ها حس گند زندگی را باور کن

عشقم را باور کن 

که زاغ وار

هیچ وقت به مقصد نرسید

مستی آدما

کاشکی آدما همیشه مست بودن
اون موقع میشد رو حرفاشون 
 رو قولاشو رو شونه هاشون حتی حساب کرد 
کاشکی آدما همیشه مست بودن تا همیشه لبخند رو لباشون بود 
اینقدر مست که بعضیامون از فرط سیا مستی میوفتادیم یه گوشه میخوابیدیم 
خدایا ورژن بعدیا آدما رو دائم المست درست کن 
مطمئن باش دنیات یه شکل دیگه میشه.

سیگار

وقتى يه زني سيگار مى کشه بدون ديگه گريه جواب نميده بهش 
وقتي يه مردي گريه ميکنه بدون ديگه سيگار جواب نميده بهش 

دلم

آخ ، دلم یه دلی میخواد که باهام همدل باشه که بشه با دلش دل به دریا زد .

راه ساده

فکر خیلی جاها رو میکنی که به بن بست نخوری اما یادت میره که خیلی جاها اگه فکر نکنی ساده تر و راحت تر میگذره

دنیای برعکس

کارای دنیا بر عکسه ، باس آدمام برعکس عمل کنن تا درست دربیاد

دنیای من

یه روز دنیامو خودم با خاک یکسان میکنم دونه های زیادی رویای درخت شدن تو خاک این دنیا رو دارن

آدمای سخت

آدمای سختی کشیده کلا با سختیاشون خوشن

انگار دنیا بدون سختی هیچ معنایی واسشون نداره 

سکوت

حرف واسه زدن خعلی زیاده 

اما آدم نفهمم به همون اندازش زیادتر

سکوت راه پر آرامش تریه 

یه کار سخت

ساده نگاه کردنو ، ساده دیدنو ساده گذشتن ساده نیست رفیق

خعلی سخته خعلی

آدمای بی خیال

بی خیال بودن آدما براشون یه دنیای بی خیالو بی معنی رو خلق میکنه 

انگاری دنیا براشون به اندازه ی چشای نیمه بازشون ارزش داره 

اینطوری نباشین 

گناه دارین به خدا

دلم غنج رفت یهویی

آدمای دیده شده

آدما بیشتر سعی میکنن دیده بشن نه شنیده 

بودو نبود

باس بعضی وختا تو بودو نبود بود 

سیم آخر

زندگی باس پر باشه از سیم آخر 

باس بتونی بزنی به دلِ سیم آخرِ آخر

آزادی سکس

وقتی‌ سکس تو جامعه آزاد بشه، عشق هم از اسارتِ هوس آزاد می‌شه

آرزو

یعنی‌ می‌شه روزی برسه که هنگام قدم زدن توی خیابون فقط به قدم زدن فکر کنم؟

شغل من

کم کم هوا داره روشن میشه...
روشنایی تو پا بر جاست و درخشش من رو به خاموشی...
این خاصیت داشتن شغل شبانه است.

حرکت سکسی

اینکه یکی با دستاش اشکاتو پاک کنه 

سکسی ترین حرکت ممکنه 

آروم آروم

کم کم،نم نم ،یواش یواش

ریز ریز،نمور نمور،قطره قطره

به دلِ دوستت باس اثر کنی 

آروم آروم

آلارم خواب

یه سری از آدما آلارم میزارن واسه بیدار شدن

ما باس آلارم بزاریم واسه خوابیدن

مغزو قلب

مغز وختی لج میکنه پر حرف میشه 

قلب وختی لج میکنه ساکت میشه 

اکشن

شروع میشه

من

موزیک های نیروانا

دتا

طعم تند ویسکی با آبجو

مردی زنش را روی تخت با غریبه دید

دختری برای یک ماشین زیر دو نفر خوابید

پسری فیلم لو رفته سکس خواهرش را دید

زن مطلقه از حرف های مردم خسته شد

پسری عشق اش را فاحشه یافت

پدری برای آمپول های دخترش کلیه فروخت

گل فروش سر چهار راه تن فروش شد

مرد تمبک زن دیگر جاکش شد

برادری به خواهری تجاوز کرد

نو عروس با برادر داماد خوابید

پسر کوچلو واکسی پول پیتزا نداشت

رفته گر سرطان ریه گرفت

رفیقم مغزش رد داد.

زهرای پهلو شکسته

بیا برادر بسیجی دختری را پیدا کرده ام غریب تر از زهرا با پهلوی شکسته

دوباره میسازمت.........

خدا رو شکر نوشته های رو دیوار پاک شد

چون دلم برای مادری سوخت که جنازه فرزنده اش را تحویل ندادند

آن ها که در اروپا و امریکا هر خراب شده ای جز ایران دم از سیاست میزنند که مانند آن مادر داغ ندیده اند فقط میگویند این خوب و آن یکی بد

اگر واقعا وطن دوستی اگر واقعا دلت میسوزد بفرما این ور خاک جولان ده

هنر ادیان

 ادیان گرایشِ زیادی به هنرهای جادوگری دارن برای اثبات وجود خدا

قدرت ترک

آدم باس همیشه آماده باشه تا هر چیو داره تو 30 ثانیه ول کنه 

قانون نانوشته 2

یه قانونی هست تو زندگی 

که میگه همیشه یا نمیرسیم 

یا وقتی میرسیم که دیگه خیلی دیر شده 

بغل

بغل خعلی خوبه 

ببین بیا منو بغل کن

هر وخ دوس داشتی بیا 

اصن ماهی یه بار بیا 

نَه 

سالی یه بار بیا 

ولی بغلم کن 

یه تصمیم دو نصفه

بعضی وختا هر کاری تو زندگیت انجام بدی خعلی کمه ناچیزه

ولی خعلی مهمه که باس انجامش بدی 

چون غیره تو کسی انجامش نداده 

تو خونده شدی واسه انجام دادنش

مثه وختی که یه نفر پاشو میزاره تو زندگیت 

تو اون موقع میشی دو نصف 

یه نصفه ت بهت میگه هنوز زوده آمادگیشو ندارم 

و یه نصفه ی دیگه ت بت میگه 

یه کاری کن که تا ابد مال خودت باشه 

زندگی بدون پدر

نمیدونم چطوری دارم تو دنیایی زندگی میکنم که بابام توش نیست 

خوشبختی

خوشبختی نه از هوا میاد نه رو زمینه که بتونی ببینیش

خوشبختیو نمتونی حتی از بیرون هم ببینیش 

خوشبختی تو دل آدمه دل که خوشبخت باشه 

خـــــــــــوشــــــــــبــــــــــختی

آره رفیق

تصمیم آخر

وختی یه مَرد قبول میکنه که واقعیتشو بریزه رو داریه واسه یه زن ، اون موقع س که اون زن باس تصمیم بگیره که بره یا بمونه

گرفتی منظورمو ؟

آدمای آزاد

از آدمایی که همه چیزشونو از دس دادن باس فاصله گرفت باس ترسید اونا اینقد آزادن که هر کاری از دستشون بر میاد .

زندگی

هی رفیق!

زندگی مثه کتاب نی که تو چن روز تموم شه یهو به خودت میای میبینی تموم شده

تو یک ثانیه حتی

مرد

بعضی وختا یه مرد باس اینقد بزرگ باشه که بفهمه خعلی کوچیکه

بیدارم یا خواب

پاشو صب شد -

بیدارم بابا اینقد داد نزن +
اگه بیداری پس چرا چشات بسته س-
تو حرف کدوممونو قبول داری؟ حرف منو یا چشام + 

:| -

خسته تر از خسته

یه مدتیه که از خستگیامم خسته شدم 

دسته های آدما

آدما دودسته ان

یه دستشون زود میمیرن که تبدیل میشن به قهرمان و خدابیامرز

یه دسته دیگه هم که اینقد عمر میکنن که اسمشون میشه کلاهبردار

درک

اون روزی که فهمیدیم نمیفهمیم ینی خیلی فهمیدیم

رفاقت

هی رفیق 

رفاقت صداقه نه لاپوشونی و بی صداقتی 

قانون دنیا

ببین رفیق به این میگن دلار، پول ،اسکناس ، یا بهتر بگم زبون بین الملل سفیدو سیاه حرفتو میشنون بده ؟زشته؟ میدونم اما این 

قانون دنیاس

شهر - خر

راسته که میگن اینقد تو اون شهر خر زیاد شده که دیگه کسی پیاده اینور اونور گَز نمیکنه؟

اسمِ اون شهره چی بود؟

آها کشور بود؟؟

ایران بود ؟؟

خوشبختی

خوشبختی واسه ماها نی که خوشبختی میدونی واس کیه رفیق : واسه اون ازگلا و زنای بزک کرده ی زیر تیر چراغ برقه آره رفیق

موضوع

حاجی گوش کن ببین چی میخوام بت بگم :

واسه نوشتن دمبال یه موضوع خوب هیچوخ نباش

همه موضوعا خوبن

موضوع بد اصن وجوووود نداره 

فقط یه موضوعی این وسط هست 

که نویسنده بد زیاده 

دوست خیالی

یه دوستی که تو توهمت تو خیالت میچرخه اما واقعن دوستت باشه خیلی شرف داره به یه دوست واقعی که خیال میکنی دوستت داره

حرف مفت

خیلی از آدما حرف مفت زیاد میزنن اما یه سریشون مفتی حرف نمیزنن 

باس دقت کنی حاجی

زخم

یا زخم باس ساخت طول میکشه ولی خوب میشه 

قطع کن

بعضی وختام هست که باس گوشیو بزاری بعد بگی 

خدافظ 

پول

هی رفیق 

درسته پول خوشبختی نمیاره 

اما بی پولی واقعا بدبختی میاره 

باور کن رفیق

نصیحت

دخترم - پسرم 

به چیزی که دل نداره دل نبند 

با تچکر

حرفای خوب - آدمای بد

هی رفیق یادت باشه همیشه که حرفای خوب واسه آدمای خوب نیست 

ای کاش

کاش این دنیام مثه یه درایو سی دی که توش آهنگ میزاشتی بود، همه ی صدا ها آهنگ بودو همه حرفا ترانه 

کاش 

ای کاش

دوست داشتن

تازه میفهمم آدم تا چه حد میتونه یکیو دوس داشته باشه 

تازه میفهمم که عشقم میتونه مثه یه بچه ی کوچیک 

رشد کنه ، پا بگیره بزرگ شه 

هی رفیق! شانسو

هی رفیق ! 

میدونی آدمایی که میتونن یه دِلِ ســـــــیر گریه کنن

چه آدمای خوش شانسی هستن تو این دنیا 

داستانهای من

بعضی وختا فک میکنم داستانم همینجاها تموم میشه اما شخصیتای داستانم این مضوعو قبول ندارن ،خودشون ادامه میدن

شبو چراغ

بعضی شبا رو باس بی چراغ سر کنیم 

آخر خط

اگه یه روز تو خیابون از بغلِ یه گونجیشک یا کفتر رد شدی و دیدی نپرید فک نکن که ازت نترسیده ، نه داداش فقط اینو بدون که اونم .تو رو آدم حسابت نکرده

غلط اندر غلط

جایی که همه چی غلطه درست بودنم غلطه

زیبایی

همه چی از دور قشنگه حتی آدما، نزدیک که میشن گندش در میاد 

آدم عاشقا

عاشقا آدمای متوسطین 

با تعریف کردن از هم 

خودشونو بزرگ میکنن

وفاداری

وفاداری چیزه بدیه 

وقتی وفادار میمونی همیشه تنهایی

حرف

آدم چلچله نی که بهار بیاد و پاییز بره 

اونی که واس ما اومد دیگه رفتنی تو کارش نی

راه رستگاری

ما راه رستگاریو پیدا کردیم 

خودمونو به خریت زدیمو رستگار شدیم 

ایمان اوردیم حتی

اعتقاد

اعتقاد عجیبی به بی اعتقادی پیدا کردم 

دنیای ما

گوشه موشه هامون زیاد شده 

بالطبع کِز کردنامون هم پشت سرش

را افتاده

تنها

این نوشته حاصلِ دردو دل با یه آدم تنهاس و هیچ اعتبار دیگری هم ندارد 

فاتحه

فاتحه مثه خدا بیامرزی میمونه 

به آدمِ زنده هم میرسه

مسئولیت

من مسئول نوتهایی که مینویسم هستم اما مسئول  نوع برداشت شما از نوتهای خودم نیستم

و من الله توفیق

کشور نفت خیز دلای نیم سوز

ماشالا تو کشور به این نفت خیزی بزرگ شدیم 

ولی چرا ؟

واسه هم دل نمیسوزونیم 

بازی

و چه ساده همه ی ما از کنار هم گذشتیم 

بدون هیچ توجهی به هم 

این بود بازی دنیای مجازی با ما

بی تفاوت رد نشیم

از کنار گریه نمیشه بی تفاوت گذشت حتی اگه گریه ی غریبه باشه 

حتی اگه گریه ی دشمنت باشه 

حتی اگه

.

.

.

.

آدمو داغون میکنه

خیانت

خــــــــــــــــــــــــــیــــــــــانــــــــت 

هم

 خَــــــــــــــــــــــــز 

شد 

یک قانون نانوشته

خیلی چیزارو داریمو زندگی نکرده از دستشون میدیم ، اینقد بهشون فک میکنیم تا آخر از دستشون میدیم 

این یه قـــــــــــــــــــــــانـــــــــــــــــــونِ

یک 

ق

ا

ن

و

ن

تضمین زندگی

گاهی تنها راهی که میتونی بفهمی هنو زنده ای ،زندگی جریان داره خلق یه درده از اون دردا که تضمین ادامه ی راهِ آدمه

خیانت به خودت

وختی تو زندگیت یکیو نادیده بگیری که یه عُـــــمر برات سنگ صبورو مرحم بوده در اصل داری به خوده واقعیت خیانت میکنی مَشتی

کینه زار

راحت میشه تو شکافای قلبت تخم کینه رو بکاری، اما بعد از اولین جوونه زدن دیگه اوضاع ازدستت خارج میشه 

دلت تبدیل میشه به کینه زار 

ببند چشاتو

چشامو رو بعضی چیزا رو بعضی آدما میبندم چون اصن ارزش ندارن که حتی شده زیر چِشیَم نیگاشون کرد آره رفیق

نخ محبت

باس قبول کنیم ینی جزء واجباتِ که قبول کنیم یه نخِ محبت خیلی کلفت تر از یه طنابِ نفرتِ نخته

جنگ جهانی

ایشالا قسمت شه همه دست جمعی باهم بریم جنگ جهانی سومو رقم بزنیم مگه ما چیمون از آلمانا کمتره ها؟؟  

چقدر وقت داریم ؟

 چن سال پیشا یه فیلم دیدم خُــــــــــــــــــــــــدا همه ی فیلم یه طرف جمله ی آخر فیلم یه طرف 

How Much Time Do We Have??

چقدر وقت داریم ؟

بعد از اون فیلم هر روز رو زبونمه 

هر روز

هر روزه 

هر روز

عاشقیو بلدیم

اینکه ما بلت نیستیم عاشقی کنیم یا عاشق بشیم دلیل نمیشه از عشق و عاشقی نگیم 

ما عاشقیامونو کردیم ما عشقمونو داشتیم 

ما عاشقیو بلتیم ولی عشقی نداریم 

میگیم که بقیه حالشو ببرن

آره رفیق

کاسه های صبر

داشتم به این فک میکردم که باس کاسه های صبرمونو از ته سوراخ کنیم زندگیای حالا گنجایش این همه صبر رو نداره که نداره

والسلام 

سنگ و شیشه

میشه رو دیوار زندگی یه ذغال ورداشتو یه پنجره با شیشه کشید اونوخت یه سنگ برداریو بزنی شیشه شو بشکونی به ترس از هیچی بدون ترس از اینکه کسی بیاد بیرون بدون ترس از فرار 

ندا

پیرمرد فـــریـــــــــــــاد زد: " نِـــــــــــــــــــــدا بــــمـــون" و 

نــــــدا برای همیشه 

مــــــــــــــــــــــاندگار شد

هوا-دل

هوا 

میگیره و رد میشه 

دل 

میگیره و درجا میمونه

هفت خوان، هفت خط

واسه رد شدن از هفت خوان روزگار باس هفت خط شی دقت کن رفیق هفت خط نه ختم روزگار 

ختم روزگارم که باشی تو مجلس ختم خودتم نمیتونی حضور پیدا کنی آره رفیق

آدمای دل گنده

باس بری سمت آدمایی که دلای بزرگ دارن تا مجبور نشی خودتو کوچیک کنی تو دلشون جا شی 

خار

یه بار تو دستم خار رفت ، نه سوزن داشتم نه سیخی چیزی اون اطراف که اون خارو از دستم در بیارم رفتم یه خارِ خشک کندم باهاش اون خارو از دستم در اوردم 

خارم که باشی میشه خوب بود نه خارِ خاردار

آدما

دلت گاهی از آدما میگیره 

به خودت میگی چطوری من تا حالا با این آدما سر کردم؟

بعد به خودم میگم:

آدما همیشه اینجوریم نیستن رفیق

تنهایی من

تنهایی من

بازی با اسباب بازیست به نام خیال

که تو آن را کوکش میکنی

و دوباره کوکش میکنی

و دوباره کوکش میکنی و دوباره و دوباره و دوباره..... نخته

من بدم بقیه خوبن

من از هیشکی متنفر نیستم از هیچ آدمیم بدم نمیاد فقط ترجیح میدم که کسی پیشم نباشه اینطوری راحت ترم

جنگ

ارنست همینگوی میگه دنیا جای خوبیه و ارزش جنگیدن رو داره

 من با قسمت دومش موافقم

دلتنگی

درسته اگه به من بگن بینِ روزو شب یکی رو انتخاب کن شب رو انتخاب میکنم ولی ولی (ولی ) دلم واسه خورشیدم تنگ میشه خوو ناچارن البت.

خودتو راضی کن

از دستِ همه و همه چی میشه فرار کرد 

حتی از دستِ خدا هم میشه فرار کرد 

فقط از دستِ خودت نمیتونی فرار کنی 

خودتو راضی نیگه دار 

گیج میزنیم آی گیج میزنیم

تو این تایمها برای رسوندن مفهموم دقیق واژه ی "دیروز" مشکل دارم 

دیروز نه پریروز آره دیگه نه دیروز ینی دیشب روزش 

جبران اشتباه

اشتباه رو درست نمیشه کرد 

ولی 

جبران میشه کرد 

موهای افشون

 اگه دیدین دختری شیشه ی ماشینشو پایین کشیده و داره موهاش باد میخوره مطمئن باشین داره نمیره مهمونی .

داره نمیره ؟؟؟

جوگیر

بالاخره اون روزی رو که فکرشو میکردم رسید من هم جو گیر شدم مثه خیلی از نویسنده هایی که جو گیر شدنو خفه شدن مُردن منم مُردم 

مُردم 

مُرد

مُر

مُ

دنبال بازی

نوشته هایی که آخرش بی مزه تموم میشن رو باس نویسندشو دار زد 

نوشته ها حق ندارن آخرشون بی مزه تموم شن نوشته ها باید پایان داشته باشن یه پایان جذابو شیرین یه پایانی که خوانندش بگرده دنبال نویسندش بگرده ببینه این نویسندش کجای این دنیا تو کدوم کنج خونه افتاده ،مخاطبش باس پیداش کنه مخاطبی که دنبال نویسنده ی متنی که ازش لذت نبرده نباشه رو باس آمپول هوا بش زد .

غریبه ی آشنا

کسی که یه ماهه داره نوشته هاتو میخونه
با نوشته هات زندگی میکنه
غریبه نیست ، حکم نونو نمک خوردن داره واست
شده یکی از خودت
بفهم اینو
نفهم

یاد گیری

بحث یادگیری که باشه دوستو دشمن نداره آدم از دشمنشم میتونه همه چی یاد بگیره 

رفیق

رفیق کسیه که وختی بش میگی چشاتو ببند نمیگه چرا ؟ سریع میبنده 

بــــدونِ فـــکر

من من من

 یه روز یکی رفت پیش بودا به بودا گفت : " من میخواهم شاد باشم " بودا بهش گفت اول کلمه ی " من " رو حذف کن بعدن کلمه ی " میخواهم " را .

خواستم از این تریبون استفاده کنم بگم ایول بودا

به هیشکی نگفتم

پر از غصه بودم پر از گریه اما

 به هیشکی نگفتم 

به هیشکی نگفتم 

 شبم بی ستاره س به هیشکی نگفتم دلم پاره پاره س غرورم نمیذاشت سرم خم شه جایی 

به هیشکی نگفتم عذابِ جدایی 

دو چشمِ تر اومد بدو بدتر اومد به هیشکی نگفتم صبوریم سر اومد دمـــــارم دراومد

به هیشکی نگفتم

به هیشکی نگفتم 

نگفتم 

نگفتم

هنراول

توی هنرا جای یه هنر خالیه که نه هیچ استادی میتونه آموزشش بده نه هیچ دانشگاهی میتونه واسش کلاس بزاره
این هنر هنره
 دوست داشتنه 
اینکه بتونی چطوری طرفتو دوست داشته باشی اینکه بتونی با دوست داشتنت نیمه های گمشده ی خودتو که دنبالشونی به هم بچسبونی دوست داشتن تو هر شرایطی جوری دوست داشتنتو بهش القا کنی که طرفت جذبت بشه تو هیچ کتاب و رمانیم نوشته نشده یه قانون نانوشته و یه هنر گمنامه فقط و فقط از عهده ی خودت بر میاد هر وقت تونستی یکیو اونقدر دوست داشته باشی که بتونه جذبت بشه اون موقع میتونی ادعای عاشق بودن بکنی .
زن و مرد هم نداره

شام آخر

شبو غیبتِ حضورت خونه از یاد تو سرشار من پر از ابر زمستون از شبو از خونه بیزار
سر میز شام امشب منو هق هقِ شبونه شام آخرو کجایی بوی نفرین میده خونه

آدمها

آدمهای این روزها هزارو یک چهره دارند
دست خودشان نیست دست خودمان نیست
اقتضای جامعه مان مارا به این سو سوق داده است
در دنیایی که اگر خودمان باشیم اگر هویت واقعیمان باشیم
همه از ما گریزان خواهند بود
مردم مارک مارا به خودمان ترجیح میدهند
مردم بوی عطر ما را حتی بوی سیگار کشیدنمان را بیشتر از خود واقعی ما میپسندند
مردم ما ندیده ها را از دیده ها بیشتر دوست دارند
ماهم باید نادیده باشیم تا دوستمان بدارند
باید برای هر ساعتمان چهره ای طراحی کنیم تا دوستمان بدارند
بیایید اینگونه باشیم اینگونه بیاندیشیم
از دروغهای خودمان لذت ببریم
مردم مارا اینگونه دوست دارند.

دوستیهای این روزها

آمدیم گفتیم دوستت دارم 

آمدند گفتند خداحافظ و رفتند

قدرت آدما

آدما سعی میکنن تواون آخرین لحظات

 یه کار یه رفتارمتفاوت یه حرکت انتحاری

 یاچیزی انجام بدن تا اون تعریفی قدیمی

که از خودشون توذهن آدماس تغییرکنه

دعا کن خدا

خدايا برايم دعا كن.

برايم به درگاه خودت دعا كن.

مي دانم دعاي خدا مستجاب مي شود

قلب گشادم

قلبم از خودمم گشادتره.. خون رو که میفرسته به سمت دست ها، یه نگاهی به مسیر تا سر انگشت ها میندازه و میگه عوووف، کی میره این همه راهو؟ بعد از همون آرنج دور میزنه از سیاهرگ بر میگرده. واسه همین دستام سرده معمولا

بنابراین، دستامو بگیر تو دستات.. و الی آخر 

دختر بودن

دختر بودن خوبه ، ايراني بودن خوبه، اما دختر ايراني بودن خوب نيست. وقتي يه دختر ايراني هستي بايد هواست رو جمع كني تا يه وقت چينيت نشكنه..

چون آقاي دوست پسر وقتي باهات دوستِ ، بهت ميگه سکس لازمه يه رابطه ست ، اما وقتي ميخواد ازدواج كنه مي گه آدم بايد تو رابطش خوددار باشه . نبايد سکس رو تجربه كرده باشي ، من بايد اولين نفر باشم .

مي دوني ، وقتي يه دختر ايراني هستي بايد حواست رو جمع كني که يه وقت بابات نفهمه عاشق شدي ...

اما عاشق شدن داداشت افتخاره .

وقتي يه دختر ايراني هستي نبايد شاد باشي ، چون اونوقت جلف ميشي و مامانت ، چپ چپ نگات ميكنه .

وقتي يه دختر ايراني هستي بايد تمام گذشتت رو پنهان كني ، چون آقايون رگ غيرتشون مي زنه بالا.

داداشت مي تونه خيلي راحت ساعت 10 شب تازه از خونه بره بيرون اما تو نه .

بايد بري لالا ، آخه دختري بايد همش فكر كني پسرا فقط پسرن ، به آدم بودنش چيكار داري

آخه اونا فقط در مورد دختر بودنت فكر مي كنن ... فكر چيه بابا ... بي خيال ... فقط ناناز باش ... يه ذره هم لوس باش ... همه چي حله ، مامان باباها هيچ وقت نمي خوان فكر خودشون و پسراشون رو عوض كنن .

اينا كه گفتم فقط يه ذرش بود دختر ايراني بودن خيلي سخته .

يه مدت خيلي طولانيه كه ذهنم رو به خودش مشغول كرده ... همه اينا كه گفتم در مورد خودم نبود ... چون من پسرم ... اما داشتم دختر ايراني بودن رو مي گفتم .

راستي چرا زن نبايد دست از پا خطا كنه ، اما بايد از خطاهاي تو بگذره 

ولی تو دنياي نامرد و نامردي «زن» بودن هم باعث افتخاره ها....

ویار این روزهای من

این روزها دلم یه آدمی رو می خواست که همه چیزهای که واسه من مهمن ، واسه اونم مهم باشه یه آدمی که همه چیزهایی جالبی که من و شگفت زده می کنه رو ببینه و بفهمه!

یه آدمی که برای حرف زدن باهاش احتیاج به تعریف و توضیح و تفسیر و مقدمه نداشته باشم ! یکی که میشد بهش زنگ زد و گفت دیدی چی شد دیدی این جوری شد دیدی بهت گفته بودم ؟

یه آدمی که همه ی گذشته رو همه ی فیلم رو همه ی تورو بدونه یه آدمی که اشک هات و گریه هات و بغض هات و شکست هات و خوشحالی هات و شانس هات و بدونه اسم مامان بابا و آدرس خونت و بدونه ! یه آدمی که بدونه چند سال پیش چی بودی و چند سال بعد می خوای چی بشی آدمی که آرزوهات و شنیده باشه !

آدمی که بدونه کجاهات زخمه کجاهات ترسه کجاهات امید !

آدمی که وقتی می بینیش بتونه حدس بزنه چرا الان اینقدر ساکت و بی رمق و غمگینی ! آدمی که چشم هات و بشناسه خودت رو بشناسه ! آدمی که منتظرت بمونه تا بهت بگه چی شد ؟ چی کار کردی ؟ یالا زود باش تعریف کن واسم !

یه روزایی دل آدم بدجوری یه همچین آدمی می خواد !

آدمی از جنس آدم همین و دیگر هیچ

انتخاب

کسی رو برای زندگیت انتخاب کن که اگه اب گرم کن تو صورتش ترکید بهونه های دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی 

تنهایی ، من ، یاسمین

تنهايي اين روزهايم را اين زن با صدايش پر مي كند. صدايي شبيه ضجه هاي آبستن وار زني كه توي دندانش جمع مي شود و بر لبش مي نشيند.
Naci En Alamo
 آهنگي ست كه ياسمين لوي براي سرزمين گمشده اش مي خواند. ناله هاي دودوک همراه ضجه هاي ماديان گمشده اي كه در رفت و آمد نفس جان مي دهد تمام حال ام را ديگرگون مي كند. 


ترجمه انگليسي و فارسي از متن آهنگ 
Naci En Alamo :


I Was Born in Alamo
I have no place
And I have no landscapes
I have no homeland.
With my cold fingers I make a fire
and with my heart I sing to you
The chords of my heart are crying.
من در تنهايي زاده شده ام
من هيچ سرزمين و چشم اندازي ندارم
و هيچ ميهني ندارم
با انگشتان سردم آتشي مي سازم
و با قلبم آوازي براي تو مي خوانم
و با تمام وجود در قلبم مي گريم

ارزش انسانی

ارزش هر انسان به انسانیتشه.ارزش هر انسان به میزان محبت و عشق به دیگرانه

.ارزش هر کسی به خود واقعیشه که این خود رو هر کسی برای خودش به نوعی تعریف می کنه و در پی بزرگ کردن خود..یکی به ارز های معنوی وجودش می پردازه یکی به ارزش های مادی که این یکی خیلی سطحی فکر می کنه و به خودش می پردازه..ارزش هر کس به جوهره ی وجودیشه..به ذاتشه..به امیالشه..به حرف هایی که برای گفتن و نگفتن داره...

به بزرگی روحشه...به همین سه نقطه هایی که گاهی فریادشون میزنه و میسازه خودشو..بسته به جهان بینی هر کس است

که کلا انسان و انسانیت رو در چه می بیند...ارزش ادمی به شرفشه ....به بی ر یا بود نشه .....به بامحبت بودن بااحساس بودنشه ....

اگه کسی این چیزای که گفتم رو نداشت مطمئن باش فقط شکل وظاهر ادما رو داره ودر کل ودر باطن حیوانی بیش نیست که تو لباس ادم خودشو قایم کرده نظر من اینه که ارزش انسان به چیزیه که میشه برای همیشه ذخیره کرد...یعنی عشق..

ما ادمها سه چیز مهم داریم که باید حفظ کنیم..ایمان. امید و عشق..که عشق مهمترین م برترینه اوناس..یعنی ایمان بدون عشق ارزشی نداره...امید هم بدون عشق بی ارزش وکم بهاست...

رخ و زبان و سن و سابقه و کوفت و زهر ماروو درد...بدون عشق یعنی هیچ

ارزش انسان به شناختشه از ناشناخته هایی که تو دنیا مونده و هیچ کی سعی نکرده بشناسه!

ارزش انسان تو نگاهشه..به تصویرایی که همیشه کشیده میشه اما هیچوقت هیچجا دیده نمیشه!

ارزش انسان به شنیدنشه..تو فریاد هایی که هرگز شنیده نشدن

ارزش انسان به باورشه...باور به همه ی ناباوری های آدمای امروزی...

باور به بودن هر کس تو هر جا تو هر مقام....باور به نفس کشیدن گل ها..

باور به ایمانش !

و به قول بابام که سالها قبل در این مورد بهم گفت....ارزش انسان به زندگی نکردنه ..زندگی رو به خودت حروم کنی تا بتونی اونو به دیگران هدیه بدی...این که از زندگیت لذت نبری تا دیگران از زندگیشون لذت ببرن.

  

دیوار مستراح

هیچوقت سعی نکنین رو دیوار روح کسی مثه دیوار مستراح یادگاری بنویسین،

،نکنین اینکارو خعلی درد داره 

لطفا گوسفند نباشید

یکی از همین صبحا

اگه یه روز صبح از خواب بیدار شدین دیدین هیجای بدنتون درد نمیکنه بدونین اون روز تو خواب مُردین 

جاده رفاقت

خوب گوش کن دااش ببین چی میخوام بِت بگم .یه بارم بیشتر نمی گم. جاده رفاقتو تا اون تهش که بری به یه دو راهی میرسی. رفیقای صمیمی وقتی به این نقطه می رسن شلواراشونو می کشن پایین و می شاشن به هر چی رفیق و رفاقته. بعدش هر کدومشون یکی از راه ها رو انتخاب می کنن و از هم دور می شن. حواستو جمع کن. به اون دو راهی که رسیدی باس راه سوم رو انتخاب کنی. از همون مسیری که اومدی برگرد! تَهِ مسیر هیچی نیست اِلا یه دو راهی که بدجوری بو شاش می ده 

مذهبِ سیاسی

مذهب کثیفت ترین سیاسته

ما و اونا

آنهايي که (از ایران) رفته اند همانطور که دارند يک غذاي سر دستي درست مي کنند تا تنهايي بخورند، فکر مي کنند آنهايي که مانده اند الان دارند دور هم قورمه سبزي با برنج زعفراني مي خورند و جمعشان جمع است و مي گويند و مي خندند.

آنهايي که مانده اند (در ایران) همان طور که دارند يک غذاي سر دستي درست مي کنند فکر مي کنند آنهايي که رفته اند الان دارند با دوستان جديدشان گل مي گويند و گل ميشنوند و از آن غذاهايي مي خورند که توي کتاب هاي آشپزي عکسش هست.

آنهايي که رفته اند فکر مي کنند آنهايي که مانده اند همه اش با هم بيرونند. کافي شاپ، لواسان، بام تهران و درکه مي روند .خريد مي روند…با هم کيف دنيا را مي کنند و آنها را که آن گوشه دنيا تک افتاده اند فراموش کرده اند.

آنهايي که مانده اند فکر مي کنند آنهايي که رفته اند همه اش بار و ديسکو مي روند و خيلي بهشان خوش مي گذرد و آنها را که توي اين جهنم گير افتاده اند فراموش کرده اند.

آنهايي که رفته اند مي فهمند که هيچ کدام از آن مشروب ها باب طبعشان نيست و دلشان مي خواهد يک چاي دم کرده حسابي بخورند.

آنهايي که مانده اند دلشان مي خواهد يکبار هم که شده بروند يک مغازه اي که از سر تا تهش مشروب باشد که بتوانند هر چيزي را مي خواهند انتخاب کنند.

آنهايي که رفته اند همانطور که توي صف اداره پليس براي کارت اقامتشان ايستاده اند و مي بينند که پليس با باتوم خارجي ها را هل مي دهد فکر مي کنند که آن جهنمي که تويش بودند حداقل کشور خودشان بود.

آنهايي که مانده اند همانطور که گشت ارشاد با باتوم دختر ها را سوار ماشين مي کنند فکر مي کنند که آنهايي که رفته اند الان مثل آدم هاي محترم مي روند به يک اداره مرتب و کارت اقامتشان را تحويل مي گيرند.

آنهايي که رفته اند ، پاي اينترنت دنبال شبکه 3 و فوتبال با گزارش عادل يا سريالهاي ايراني و اخبارهايي با کلام پارسي و ايراني هستند

آن هايي که مانده اند در حسرت دیدن کانالهای ماهواره بدون پارازيت کلافه مي شوند و دائم پشت ديش هستند.

آنهايي که رفته اند مي خواهند برگردند.

آنهايي که مانده اند مي خواهند بروند.

آنهايي که رفته اند به کشورشان با حسرت فکر مي کنند.

آنهايي که مانده اند از آن طرف ، دنیایی رویایی مي سازند.

اما هم آنهايي که رفته اند و هم آنهايي که مانده اند در يک چيز مشترکند:

آنهايي که رفته اند احساس تنهايي مي کنند.

آنهايي که مانده اند هم احساس تنهايي مي کنند.

بايد زندگي کردن را بياموزيم اين چندان به ماندن و رفتن ربطي ندارد.

نَـــــــــــــفَــــــــــــــس

     نَفَس تنگِ نَفَس تنگِ  

همیشه تودلم تنگِ

منو تو عاشقیم اما 

یکی شیشه س یکی سنگِ           

من اینجا بی توام اما

یکی باید رها باشه 

یکیمون بیصدا مُرده 

یکیمون باید صدا باشه 

کاغذِ سفید

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت
   

صدای سکوت

شاید تو هم صدای سکوت را بشنوی و بتوانی آن را درک کنی.

در این دنیا صدایی زیباتر و رساتر از سکوت نشنیدم و نخواهم شنید.

صدایی که هر کسی را یارای شنیدن آن نیست و تنها می توان آن را با گوش دل شنید و نه با گوش تن. پس گوش دل خود را باز کنیم تا صدای سکوت را بشنویم که همان صدای خداست و صدای خدا آهنگ عشق است.

خدایا صدای تو طنین انداز ترین صداهاست که شنیدم اما

دوربین مدار بسته

این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می باشد

خطاب به خود خودم

وقتی جایی این نوشته را میبینیم همه جوره حواسمون را جمع میکنیم که کار خلافی ازمون سر نزنه

اون وقت یه سوال

چقدر حواسمون به دوربینای خدا هست که همه جا به طور محسوس و نامحسوس در حال تماشای ماست؟